اولین سفر تو دل مامانی
بازم سلام جوجه کوشولوی من
تو بهمن ماه رفتیم پیش خانواده بابایی. باور کن من خیلی مواظبت بودم که اذیت نشی. بابایی هم مواظب هر دومون بود. مامان بزرگ و بقیه خیلی خوشحال شدن از دیدن ما و خیلی بیشتر خوشحالن به خاطر وجود تو. عمه ها طبق سونوگرافی های سنتی معتقدند تو دخملی هستی!! حالا باید صبر کنیم ببینیم چقدر تشخیصشون درست بوده.
اونجا هم سعی کردیم زیاد این ور اون ور نریم که گلمون اذیت نشه. چند روزی بودیم و خدارو شکر به سلامت برگشتیم خونمون.
راستی اونجا که بودیم مامانجون ( مامان من ) یه سرویس لحاف و تشک برات خرید. دستش درد نکنه. حالا وقتی اومدی میبینی چقدر خوشگلن.
فعلا همینا تا بعد . . .
مواظب خودت باش عشقم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی